رسانهها به شما نمیگویند چگونه فکر کنید. اگر هم چنین کنند، شما چنین نخواهید کرد. مثالش واضح است. روزنامهها و تلویزیونهای فلان و فلان که میخواهند ایدئولوژی و جهت فکری خود را با پتک توی مخ مخاطب بکوبند و خوب واضح است موفق نمیشوند. حتی از دایرهی توجه مخاطب خارج میشوند. پوچ میشوند.
اما رسانههایی که توجه شما را جلب میکنند، حالا با القای حس بیطرفی رسانه یا با برانگیختن احساس همفکری (که یک درجه پایینتر از القای حس بیطرفی رسانه است) نمیخواهند شما را مجبور کنند «چگونه فکر کنید». اما به شما تلقین میکنند «به چه فکر کنید».
حالا ماییم و دهها رسانه که مارا مجبور میکنند به آنچیزی که آنها القا کردهاند فکر کنیم.
من از خبرنگاری ارتزاق میکنم. اگر رسانهای نباشد، بیکار میشوم. ولی خودم.
خودم نمیخواهم به چیزی که رسانهها میگویند فکر کنم. به خبر اول فلان تلویزیون مورد علاقه یا تیتر اول فلان روزنامه.
میخواهم جهت فکرم خودش تشخیص دهد باید به کدام سو برود.
میخواهم در بیخبری باشم.
3 comments:
chera up nemikoni pas?:)akhario kheili doos dashtam!
no news is a good news
no news is a good news
Post a Comment