Sunday, August 29, 2010

اصغر قاتل


- بهش می‌گم سکه قلب لا‌اقل کام خودش شیرینه؛
دیگه هر شهد براش زهر هلاهل نمی‌شه.
می‌گه اون شیرینی، به درد شاعر می‌خوره. که با شمع و گل و پروانه و بلبل بغل هم بذاره؛ بشینه نگا کنه، های و ‌های گریه کنه، شعر بگه.
- بهش می‌‌گم عزیزکم، جانکم، امیدکم، قلبک بازی‌گوشم، سکه قلب اقلا قلب است؛ می‌شه باش سر یه کسی کلاه گذاشت یا کلاهی برداشت. هیچ قلبی مثل تو عاطل و باطل نمی‌شه.
می‌گه اون قلب فقط به درد ملا می‌خوره.
- بهش می‌گم ملا بازم هرچی باشه، دست‌کم به فکر نفع خودشه؛ بی‌خودی منصف و عادل نمی‌شه.
- عین‌هو فرشته سردر «دیوان قضا»؛ تاحالا سی‌ساله چسبیده به دیوار. که‌چی؟ که با اون ترازوی نامیزون یه چیزی وزن کنه!
می‌گه هر فرشته‌ای کاسب و بقال نمی‌شه.
- تازه هر بقالی‌هم این‌قده احمق نمی‌شه؛ که با دستمال ببنده چشش‌رو، بعد بخواد زردچوبه و فلفل رو با ترازو بکشه. دیگه اون مثقال، مثقال نمی‌شه. دیگه اون فلفل،‌ فلفل نمی‌شه.
- بابا ول کن حاج‌آقا. دل به فلفل آخه دخلی نداره. فلفل شما مثل سکه قلب، همه‌چی داره به‌غیر از فلفل. عین‌هو قلب شما قلابی‌ست. توی دل، هرچی باشه، به‌جز از عشق و محبت، چیزی داخل نمی‌شه.
- داش من، از قول ما به این دل واموندت، حالی کن عشق مثه دسته چپق، باث حتما دو تا سر داشته باشه. آخه عشق یه‌سره باعث دردسره.
می‌گه اون عشق، فقط به درد خراط می‌خوره.
- بهش بگو عقلم آخه خوب چیزیه. اگه فرهادی، شیرینت کو؟ اگه مجنونی، لیلیت کجاست؟
- آخه مرشد؛ مجنون، اگه لیلی داشت، دیگه مجنون نمی‌شد. وقتی هم شد، دیگه عاقل نمی‌شه.
- بهش بگو دست بردار. دیگه دیوونه شدن این‌همه قمپز نداره. توی دنیا دیوونه فراوونه. مگه تو نوبرشو آوردی؟
- کاملا صحیح می‌فرمایید. ما تو تاریخ کسانی داریم، مثل اسکندر مقدونی یا ناپلئون.
- مثل هیتلر، مثل چنگیز مغول.
- راه دور چرا بریم؟ این عمو سام خودمون.
می‌گه هر آدم دیوونه که لشکر کش نیست. هرکی لشکر کشه، آدم‌کش نیست.
- هرکی آدم بکشه، «اصغر قاتل» نمی‌شه.


شهرقصه – بیژن مفید

No comments: